رسوایی اخیر کمبریج آنالیتیکا، درز اطلاعاتی نبود. همهی اطلاعات تحت قوانین استفاده از فیسبوکجمع آوری شده بودند. چگونه از اطلاعات خود در برابر چنین اتفاقاتی محافظت کنید؟
مشکل حقیقی در اینجا پلتفرم فیسبوک است. کاربران فیسبوک با وارد شدن به اپلیکیشن کوییز آنالیتیکا کمبریج، با تمایل خود (شاید ناخواسته) اطلاعات خود و دوستانشان را تسلیم شخص ثالث(کمبریج آنالیتیکا) میکردند. حال، اگر نمیخواهید حساب کاربری فیسبوک خود را حذف کنید، لازم است که میزان اطلاعاتی که اشخاص ثالث میتوانند از طریق api فیسبوک به آن دسترسی داشته باشند، مشخص کنید.
به صفحه فیسبوک خود بروید و روی فلش رو به پایین در سمت راست بالای صفحه کلیک کنید و سپس گزینهی «تنظیمات» (Settings) را انتخاب کنید.
در قسمت سمت چپ، به دستهبندی «اپلیکیشنها» (apps) وارد شوید.
از بین چهار گزینهی موجود، دو گزینه مدنظر ما است: اپلیکیشنها، وب سایتها و پلاگ اینز (Apps,websites and Plug-Ins) و «اپلیکیشنهای مورد استفاده دیگران» (Apps Others Use).
شما از طریق قسمت اپلیکیشنها، وب سایتها و پلاگ اینز (Apps, Websites and Plug-Ins) میتوانید استفاده از فیسبوک برای اپلیکیشنهای شخص ثالث را به صورت کلی کنترل کنید. شما میتوانید این قابلیت را فعال یا غیرفعال کنید. بدین منظور، روی «ویرایش» (Edit) کلیک کرده و گزینهی «غیرفعال سازی پلتفرم» (Disable Platform) را انتخاب کنید.
مشکل اینجاست که بسیاری از وبسایتها و سرویسها از فیسبوک برای تایید لاگینها استفاده میکنند. اگر شما این قابلیت را کلا غیرفعال کنید، نمیتوانید وارد برخی حسابهای خود، مثلا حساب اسپاتیفای خود شوید. اگر در مورد عدم دسترسی اشخاص ثالث به اطلاعات حساب خود، جدی هستید، این گزینه را غیرفعال کنید. در غیر این صورت، دقت کنید که اطلاعات فیسبوک خود را به چه اپلیکیشنهایی میدهید و اگر اپلیکیشنی در لیست وجود دارد که از آن استفاده نمیکنید، آن را حذف کنید.
گزینهی بهتری نیز وجود دارد. اگر دوستانتان از اپلیکیشنهای شخص ثالث استفاده کنند، آن اپلیکیشنها میتوانند به اطلاعات شما هم دسترسی داشته باشند. شما میتوانید این اطلاعات را محدود کنید. برای این کار، روی گزینهی «ویرایش» (Edit) در قسمت «اپلیکیشنهای مورد استفاده دیگران» (Apps Others Use) کلیک کنید.
این چک باکسها مشخص میکنند که وقتی دوستان شما از یک اپلیکیشن شخص ثالث استفاده میکنند، آن اپلیکیشنها به کدام یک از اطلاعات شما دسترسی خواهند داشت. به عنوان مثال، تصویر بالا را در نظر بگیرید. اگر یکی از دوستان شما وارد کوییز کذایی کمبریج آنالیتیکا شود، آن گاه این شخص ثالث به بیوگرافی، تاریخ تولد، خانواده و روابط، شهر محل تولد، محل زندگی، آموزش و شغل، فعالیتها، علایق، وبسایت فعالیت اپ و آنلاین یا آفلاین بودن شما دسترسی خواهد داشت. این حجم از اطلاعات، سرسامآور است.
برای آن که از به اشتراکگذاری این اطلاعات به صورت سهوی توسط دوستانتان، جلوگیری کنید، همه گزینهها را غیر فعال کرده و سپس روی «ذخیره» (Save) کلیک کنید.
حال، تا زمانی که مراقب باشید از چه اپلیکیشنهایی استفاده میکنید، اشخاص ثالث به اطلاعات شما دسترسی نخواهند داشت. اگر آنها تاکنون به اطلاعات شما دست یافته اند، نمیتوانید کاری کنید؛ اما با بهکار گیری راهکارهای بالا، میتوانید از مشکلاتی که در آینده رخ دهد، جلوگیری کنید.
مارک زاکربرگ، بنیانگذار و مدیر عامل فیسبوک، اخیرا پذیرفت که شرکت تحت مدیریتش از سرقت اطلاعات بیش از ۵۰ میلیون کاربر این شبکهی اجتماعی در سال ۲۰۱۵ توسط کمبریج آنالیتیکا اطلاع داشته است. کمبریج آنالیتیکا یک شرکت تحلیل کلانداده است که با کمپین تبلیغاتی دونالد ترامپ، رئیس جمهور کنونی ایالات متحدهی آمریکا همکاری داشته.
زاکربرگ در یک پست در فیسبوک گفت:
این نقض اعتماد بود و ما باید آن را رفع کنیم.
اما این تنها چیزی نیست که فیسبوک باید آن را رفع کند. فرانسیس شولِت، مهندس نرمافزار هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در دیپ مایند گوگل، در یک توییت اعلام کرد: «تنها مشکل فیسبوک از دست دادن حریم امن کاربران نیست. حقیقت این است که فیسبوک میتواند بهعنوان چشم و گوش وابسته به حکومت به کار برود. به نظر من مسئله نگرانکنندهتر، استفاده از اطلاعات دیجیتال ازدسترفته بهعنوان یک بردار کنترل روانشناختی است.»
او در یک توییت که هزاران بار به اشتراک گذاشته شد، بر این نکته تأکید کرده است. حتی گلن گرینوالد، کارشناس حوزهی امنیت و نویسندهی The Intercept نیز با بازنشر توییت شولت، آن را نقطهنظری درخور دانست. گلن رینوالد از جملهی بزرگترین و شناختهشدهترین کارشناسان و خبرنگاران حوزهی امنیت است که در افشای اطلاعات ادوارد اسنودن نیز حضور فعالی داشت و جزو معدود خبرنگارانی بود که در هتلی که افشاگریها برای اولین بار در هنگکنگ اتفاق افتاد، در کنار اسنودن حضور داشت. گرینوالد علاوه بر اینکه توییت شولت را بسیار تحسین و آن را تصدیق کرده، نقطهنظر خود را نیز به آن اضافه کرده است. گرینوالد در این خصوص گفته:
به یاد یاد داشته باشید که گوگل نیز یک استثمارگر هوش مصنوعی با کمترین شفافیت و نظارت عمومی است.
البته شولت در رابطه با نقطهنظر گرینوالد موضعگیری کرده و مخالفت خود را بهروشنی اظهار داشته است. وی گفت: «این نوع تفکر و شبیهسازی دو شرکت اصلا منطقی و مبتنی بر تفکر نیست. فقط به این دلیل که دو مورد شباهتهای ظاهری به هم دارند (هر دو تکنولوژی و شرکتهای بزرگی هستند) به این معنی نیست که آنها برابر هستند. چرا؟ به فید خبری فیسبوک دقت کنید... اگر فیسبوک تصمیم بگیرد، میتواند همهی اخبار واقعی یا دروغین که شما دیدهاید، بهروزرسانی وضعیتهای سیاستمدارانی که دیدهاید و همهی کسانی که شما را دیدهاند، در طول چند سال به دست بیاورد. بنابراین فیسبوک باورهای سیاسی و نقطه نگرش شما را تحت کنترل دارد.
فیل منچر، استاد علوم کامپیوتر و فناوری اطلاعات در دانشگاه ایندیانا، در رابطه با کارش که تحقیق روی اخبار غیر واقعی است، گفت الگوریتمهای بهکاررفته در پلتفرم شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک تصمیمگیری ما را به سمت آشکار و عیان کردن بیش از پیش تعصبات اجتماعی-شناختی میبرد؛ البته موتورهای جستجو مثل گوگل، بهطور کامل در این زمینه بیگناه نیستند.
نقطهنظر فیل منچر در رابطه با تغییر قالب مشاهدهی اخبار و در نتیجه تغییر تأثیرگذاری اخبار بسیار جالب توجه است. به عقیدهی منچز، سوگیری الگوریتمیک به جانبداری اجتماعی-شناختی منجر میشود که از جملهی آن میتوان به تعصب تأیید (نوع تفکر که طی آن، کاربر در پی یافتن شواهدی برای تأیید باور خود است) اشاره کرد که به نوبهی خود به این الگوریتم دامن میزند. برای مثال، مردم پیش از این اخبار شبانهی تلویزیون را تماشا میکردند یا مقالههای محلی را میخواندند؛ حال تغییر قالب مشاهدهی اخبار باعث شده است کاربران بهجای استفاده از رسانههایی نظیر تلویزیون و نشریات، به سمت شبکههای اجتماعی سوق پیدا کنند و آسیبپذیرتر شوند. برای مثال شبکههای اجتماعی و موتورهای جستجو تلاش میکنند که پیشبینی کنند چه مطلبی برای چه کسانی میتواند جذاب باشد. الگوریتمهای رتبهبندی از محبوبیت بهعنوان یکی از عناصر فرمول خود استفاده میکنند. بیشتر افراد در گروه شما با یک قطعه خبری دروغین ارتباط برقرار میکنند و به آن جذب میشوند؛ بنابراین افرادی شبیه شما آن را مشاهده میکنند. شبکه اجتماعی میتواند بهعنوان یک تقویتکننده عمل کند؛ زیرا افراد نزدیک به شما عقایدی مشابه شما دارند، و بیشتر آنها احتمالا از طریق نوع خاصی از اخبار دروغین مورد فریب قرار میگیرند و این به معنی تمایل بیشتر شما به مشاهدهی آنها است.
شولت در رابطه با جدا کردن عملکرد فیسبوک از گوگل اضافه میکند: «تنها یک شرکت وجود دارد که از الگوریتمهای غیر شفاف فید خبری استفاده کرده و در رسواییهای انتخاباتی نقش داشته و بارها و بارها نشان داده است که رهبر آن از نظر اخلاقی وضعیت مناسبی ندارد. اساسا هیچ یک از رفتارهای گفتهشده نه در گوگل، نه آمازون و نه اپل قابل مشاهده نیست. هرچند توییتر شانس زیادی برای مشاهده شدن چنین رفتارهایی دارد؛، اما نمیتوان بهصورت کامل چنین شواهدی را در آن مشاهده کرد.»
سؤل مهم، چرایی استفاده از هوش مصنوعی توسط فیسبوک است. چرا فیسبوک از هوش مصنوعی استفاده میکند؟ برای ایجاد فید خبری؟
این مسئله شولت را شگفتزده میکند. او در این رابطه میگوید:
شخصا من از این موضوع بسیار هراس دارم. اگر شما در زمینه هوش مصنوعی فعالیت میکنید، لطفا از آنها حمایت نکنید. بازیهای آنها را دنبال نکنید. در اکوسیستم تحقیقاتی آنها شرکت نکنید. لطفا کمی اخلاق داشته باشید.
مارک زاکربرگ در روز چهارشنبه ۲۱ مارس ۲۰۱۸ در گفتگویی با CNN اظهار کرد که خوشحال خواهد شد برای کنگره با مدرک ثابت کند که در فیسبوک اتفاقات مثبتی رخ خواهد داد. وی همچنین گفت امیدوار است خطاها و اشتباهات ناشی از رسوایی کمبریج آنالیتیکا را برطرف کند.
کوتاهکنندههای لینک را باید از جملهی سرویسهای کاربردی در اینترنت بدانیم که گوگل نیز سرویسی با همین کاربرد و با نام goo.gl در سال ۲۰۰۹ راهاندازی کرد. این سرویس به مرور زمان شاهد اضافه شدن قابلیتهای متعددی بود که از آن جمله میتوان به توسعهی API برای استفاده توسط سایر سرویسها و همچنین قابلیت ایجاد QR Cide و امکان لینک مستقیم به اپلیکیشنهای اندروید و iOS اشاره کرد.
خبر منتشرشده نشان از آن دارد که گوگل از تاریخ ۱۳ آوریل (۲۴ فروردین)، سرویس کوتاهکنندهی لینک خود را متوقف خواهد کرد و آن را با Firebase Dynamic Links یا بهاختصار FDL جایگزین خواهد کرد. بر اساس اطلاعات ارائهشده، کاربران قادر خواهند بود با استفاده از کوتاهکنندهی هوشمند جدید گوگل، افراد دیگر در اکوسیستمهای مختلف را به آدرس مورد نظر هدایت کنند. FDL، آدرس هوشمندی است که کاربران فعلی و بالقوه را به هر جای دلخواهی در iOS، اندروید یا اپلیکیشنهای تحت وب هدایت میکند.
بر اساس اطلاعات گوگل، پس از تاریخ ۱۳ آوریل کاربران قادر نخواهند بود لینکهای کوتاهشدهی خود را با استفاده از goo.gl ایجاد کنند؛ اما امکان مدیریت لینکهای ایجادشدهی پیشین، تا یک سال آینده وجود دارد. هرچند پس از یک سال همچنان لینکها در دسترس خواهند بود؛ اما از تاریخ ۳۰ مارس ۲۰۱۹ (۱۰ فروردین ۱۳۹۸) دیگر امکان دسترسی به کنسول مدیریت لینکها وجود نخواهد داشت.
بهنظر میرسد که خبر توقف سرویس goo.gl دروغ اول آوریل گوگل بوده است؛ چرا که حذف چنین سرویس محبوب و پرکاربردی، منطقی بهنظر نمیرسد.
اپلیکیشنهای غیرمتمرکز موسوم به DApps، پس از رونق گرفتن فناوری بلاک چین و شهرت شبکههایی همچون بیت کوین و اتریوم، بهمرور جای خود را در میان توسعهدهندهها باز کردند. اتریوم، یکی از شبکههایی بود که مدتها میزبان حجم بالایی از اپلیکیشنهای غیرمتمرکز شد؛ اما امروز، موقعیتش از طرف شبکههای جدیدی همچون EOS و TRON، تهدید میشود. آمارهای شرکت DappRadar نشان میدهد که از ۵۰ اپلیکیشن برتر غیرمتمرکز، تنها ۳ عدد از آنها از شبکهی اتریوم استفاده میکنند.
۴۷ اپلیکیشن برتر دیگر در دستهبندی dapps، در شبکههایی همچون EOS و TRON پیادهسازی شدهاند. از میان آنها، ۲۶ عدد از EOS و ۲۱ عدد از TRON استفاده میکنند. اپلیکیشنهای بازی و شرطبندی، بیشترین سهم را در شبکههای مذکور به خود اختصاص دادهاند. یکی از دلایلی که موجب کاهش اپلیکیشنها در شبکهی اتریوم شد، مشکلات آنها در مقیاسدهی به شبکه بود.
اتریوم، ابتدا بهعنوان پلتفرمی بهینه برای توسعهی اپلیکیشنهای غیرمتمرکز معرفی شد. اخیرا، این شبکه در مقیاسدهی به فعالیتهای خود با چالشهای متعددی روبهرو شد. درواقع، همبنیانگذار اتریوم یعنی ویتالیک بوترین نیز گفت که تا پیش از پیدا کردن مکانیزمی امن برای مقیاسدهی شبکه، توسعهدهندهها نباید انتظار عملکردی سریع از اپلیکیشنهای خود در بلاکچین اتریوم داشته باشند.
ویتالیک بوترین
جامعهی توسعهدهندههای اتریوم، مدت زیادی است که بهدنبال راهکاری مناسب برای مقیاسدهی شبکه میگردد. هیچیک از پیشنهادهای ارائهشده برای آن موضوع، آمادهی پیادهسازی نهایی نیستند. در زمانیکه توسعهدهندههای اتریوم بهدنبال راهحل مقیاسدهی هستند، رقبا یعنی EOS و ترون، سهم عظیمی از بازار DApps را به خود اختصاص دادهاند. البته، این بازار هنوز به بلوغ لازم برای جذب بدنهی اصلی کاربران اپلیکیشنها نرسیده است.
طبق آمار مؤسسهی تحقیقات بلاکچین Diar، درحالحاضر، EOS و TRON حدود ۹۴ درصد از تمام ارزش مالی جابهجاشده در اپلیکیشنهای غیرمتمرکز را به خود اختصاص دادهاند. اتریوم، تنها ۶ درصد از بازار را در اختیار دارد.
سرویس DappRadar، پیشازاین تنها برای ردگیری فعالیت اپلیکیشنها در شبکهی اتریوم استفاده میشد. آنها اکنون ابزارهایی برای نظارت بر EOS و ترون نیز عرضه کردهاند. از آن زمان، دو شبکهی مذکور بهنوعی سهم اصلی را در نمودارهای فعالیت سرویس DappRadar تصاحب کردهاند.
یکی از توضیحات ساده و واضح برای شکست نسبی اتریوم از ۲ رقیب جدیدش، ظرفیت تراکنشها است. اتریوم، در هر ثانیه ۱۵ تا ۲۰ تراکنش را مدیریت میکند. EOS، تا ۴ هزار و TRON تا ۲ هزار تراکنش را در ثانیه مدیریت میکنند. البته، ادعای EOS توسط بسیاری از محققان و طرفداران اتریوم نقض میشود. بهعلاوه، برخی اعتقاد دارند که مقایسهی ظرفیت تراکنشها در هر پلتفرم، معیار مناسبی برای مقایسهی آنها نیست.
بوترین، چندی پیش پروژههای بلاکچین با تمرکز روی حجم بالا در تراکنشها را مورد انتقاد قرار داد. او حجمهای بالا را به فعالیتهای شبکههای متمرکز تشبیه کرد و برتری خاصی برای آنها قائل نشد. همبنیانگذار اتریوم اشارهای به شبکهی بلاکچین خاصی نداشت، اما کارشناسان معتقدند او رقبایی همچون NEO، TRON و EOS را هدف قرار داده است.
بوترین اخیرا در کنفرانس Blockchain Connect دراینباره گفت:
هدف یک الگوریتم اجماعی، سریعتر کردن بلاکچین نیست. بلکه هدف اصلی، امن کردن آن شبکه است. وقتی یک بلاکچین ادعا میکند: «ما ۳۵۰۰ تراکنش را در ثانیه مدیریت میکنیم»، یعنی «ما یک شبکهی تقریبا متمرکز هستیم که تنها با ۶ نود، همهی فعالیتها را مدیریت میکنیم».
بوترین، تنها کارشناس منتقد روشهای سرعتدهی شبکههای رقیب نیست. درواقع، محققان اخیرا به این نتیجه رسیدهاند که ساختار کنونی EOS، بهجای یک شبکهی بلاکچین، بیشتر به یک پلتفرم خدمات ابری متمرکز شبیه است. بهعلاوه، آنها ادعا میکنند شبکهی مذکور، آمارهای خروجیهای خود را بهصورت اغراقآمیز ارائه میکند. البته، درنهایت باید به این نکته اشاره کنیم که تحقیق مذکور،توسط ConsenSys انجام شد که سرمایهگذاریهای بزرگی در اکوسیستم اتریوم دارد.
شایان ذکر است هکرها اخیرا حفرههایی امنیتی را در اپلیکیشنهای غیرمتمرکز شرطبندی بر پایهی EOS کشف کردهاند. البته، در ۱۲ ماه گذشته گزارشهای متعددی از مشکلات امنیتی این بلاکچین منتشر شد و اخبار جدید، آنچنان هم شوکهکننده نیستند. بههرحال، بهنظر میرسد EOS با وجود سرعت بالا، هنوز نمیتواند از لحاظ امنیت با اتریوم رقابت کند.
ترون هم مانند شبکهی مشابه خود، هدف انتقادهای متعددی دربارهی تبلیغات اغراقآمیز حجم بالای تراکنشها قرار دارد. بهعنوان مثال، سیمون موریس یکی از مدیران ارشد سابق بیتتورنت (که اخیرا توسط TRON خریداری شد)، در مصاحبهای با BreakerMag ادعاهای ترون مبنی بر ظرفیت بالای شبکه را مشکوک خواند. او دراینباره گفت:
ظرفیت تراکنشی که ما دیدیم، نیازمند صدها تراکنش در ثانیه بود که به آن هم دست پیدا نکرد. درواقع، ادعاها پیرامون چند هزار تراکنش در ثانیه زیاد بوده، اما همهی آنها پوچ و بیمعنی هستند.