قالب های فارسی وردپرس 10

این وبلاگ جهت دسترسی آسان شما عزیزان به قالب های برتر وردپرس به صورت فارسی تدوین و راه اندازی شده است.

قالب های فارسی وردپرس 10

این وبلاگ جهت دسترسی آسان شما عزیزان به قالب های برتر وردپرس به صورت فارسی تدوین و راه اندازی شده است.

چرا شیعیان در دهه اول و قبل از شهادت سیدالشهدا عزاداری می کنند؟

چون روش ائمه در بزرگداشت شهادت امام حسین(ع) از اول محرم بوده است شیعیان هم با تأسی به سیره پاک آن ذوات مقدس از اول محرم عزاداری خود را آغاز می کنند.

به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر پاسخ محمدحسین رجبی دوانی در مورد شبهه ای در بحث عزاداری است که در ادامه می خوانید؛

سوال و شبهه ای مطرح شده به این عنوان که چرا شیعیان در دهه اول محرم و از روز اول محرم شروع به عزاداری می کنند در حالی که امام و یارانش هنوز به شهادت نرسیده اند و آن واقعه جانسوز در روز دهم محرم و در روز عاشورا اتفاق افتاده است؟

درست است که فاجعه کربلا در روز دهم محرم اتفاق افتاده اما ما با توجه به سیره امامان خود و برای عرض ادب به امام حسین(ع) و شهیدان کربلا از روز اول محرم عزاداری می کنیم چراکه در نقل های تاریخی و حدیثی داریم که همین که ماه محرم فرا می رسید امامان ما دیگر لبخندی بر لبشان دیده نمی شد و حزن و اندوه آن ذوات مقدس را فرا می گرفت و عزادار بودند و این عزاداری در روز عاشورا به اوج می رسید.

با توجه به محدودیت هایی که برای آن امامان از سوی دستگاه های خلافت ایجاد شده بود، ائمه در خانه خود عزاداری می کردند و شُعرایی را دعوت می کردند و آنها با سرودن اشعاری حزین در مصیبت بزرگ شهادت امام حسین(ع)، فضای حزین و سوگواری را پدید می آوردند و ائمه و خانواده های ایشان به عزاداری می پرداختند.

لذا چون روش ائمه در بزرگداشت شهادت امام حسین(ع) از اول محرم بوده است شیعه هم با تأسی به سیره پاک آن ذوات مقدس از اول محرم عزاداری خود را آغاز می کند.

روانشناسی «گریه» و اثرات گریستن بر سیدالشهدا

به گزارش خبرگزاری مهر، علیرضا کمیلی، فعال حوزه بین الملل در ششمین نشست مدافعان فرهنگی حرم با انتقاد به غیرتخصصی بودن فعالیت‌هایی که در حوزه بین الملل انجام می‌شود، گفت: به تعبیر رهبری کار فرهنگی یک کار دقیق هوشمندانه است. باید کسی که نسبت به آن ورود می‌کند ظرافت‌های کار را ببیند.

وی افزود: نباید با یک فهم‌های عمومی از مساله وارد کار شد و متأسفانه این اتفاقات منجر به اُفت کیفیت کار شده است. مثلاً طرف در کرمان کار جهادی می کرده فکر می‌کند همین کار را در حلب هم می‌شود انجام داد؛ یا همان کار تربیتی که در تهران انجام داده اند را می‌خواهند در سوریه اجرا کنند؛ هیچ تفاوتی برای محیط و فضا قائل نیستند.

نقاط افتراق و اشتراک جریان‌های ملی گرا و اسلامگرای جهان عرب

کمیلی در تشریح ذهنیت مخاطب جهان اسلام از ورود ایران به مساله سوریه بیان داشت: جریان حاکم بر سوریه حزب بعث است، یعنی یک جریان ناصری چپ عربی است. ما در دسته بندی جریانات جهان اسلام سه دسته اصلی داریم: جماعت غرب گرا، اسلام گرا و ملی گرا. جریان ملی گرا از این جهت که تأکید بر هویت ملی احیای قدرت مردم در کشورها و استقلال دارد در یک جاهایی با جریان اسلام گرا هم پوشانی دارد، برای همین هم در حمله جمال عبدالناصر در مصر به اسرائیلی‌ها، اسلام گراها از او حمایت کردند و در کنار او جنگیدند و شهید دادند، اما وقتی عبدالناصر به قدرت رسید همین افراد را زندانی و اعدام کرد. بنابراین در برخی از مسائل وجه اشتراکاتی وجود دارد و جمهوری اسلامی هم مبتنی بر همین اشتراکات از جریان حاکم دفاع می‌کند. اشتراکاتی مثل جریان مقاومت، ملی گرایی، پرهیز از وابستگی به غرب. ولی اندیشه حاکم اندیشه چپ است و اینها روی حوزه اسلام گرایی به شدت حساسیت دارند.

وی با بیان اینکه تأکید شدید جریان قومی عربی موجود در سوریه مبارزه با جریان اسلام گرایی است، افزود: علمایی که با دولت سوریه کار می‌کنند و خود دولت سوریه روی این تأکید شدید دارند که ما با اسلام سیاسی مشکل داریم و سکولاریسم سوریه را مدح می‌کنند. لذا در بخش‌هایی که بحث ملی گرایی و استقلال مطرح می‌شود یک مقدار به آنها نزدیک می‌شویم و در بخش‌هایی که نگاه اسلام گرایی، نگاه‌های حضرت امام و اسلام سیاسی مطرح می‌شود دچار واگرایی می‌شویم. سال‌ها است چنین نگاهی در سوریه حاکم است.

فهم عمومی جهان اسلام از حوادث سوریه

این فعال عرصه بین الملل در ادامه اضافه کرد: در تحولات بیداری اسلامی که از ۲۰۱۱ شروع شد گزاره اصلی و محوری این بود که مردم توانستند بر ترس خود غلبه کنند و وارد صحنه شوند و این نشان می‌داد عمق نارضایتی مردم از این دولت‌ها خیلی بالا است. تحلیل جهان اسلام از وقایع مذکور این بود که مردم دارند سعی می‌کنند به قدرت برسند و دیکتاتوری‌های وابسته به غرب را کنار بزنند. همین تحلیل دقیقاً در بدنه جهان اسلام نسبت به سوریه هم وجود داشت. که با یک ترفندی به مساله دعوای مذهبی تبدیل شد.

وی با بیان اینکه ۷۴ درصد مردم سوریه اهل سنت هستند، اظهار داشت: فهم عمومی جهان اسلام این بود که اینها هم مثل مردم مصر و تونس و لیبی علیه دیکتاتوری قیام کردند. این روایتی است که فهم عمومی جهان اسلام از این مسأله دارد. اینجا بود که شیطنت رسانه‌ها و طراحان پشت پرده، ماجرا را به انحراف کشاند؛ دموکرات‌ها در امریکا از ماجرای سوریه بهره برداری خوبی داشتند. آنها با استفاده از تعبیر مذهبی روایت دیگری از ماجرا ارائه دادند. گفتند اکثریت مردم اهل سنت اند. حکام یک اقلیت اند و مذهب شأن علوی است. که این طور مواقع به آنها می‌گویند شیعه! وقتی لازم باشد جدا می‌کنند. گفتند یک اکثریتی توسط یک اقلیتی کشتار می‌شود و آن اقلیت هم شیعه است! اینها خواسته اند مثل مصر و تونس علیه دیکتاتوری قیام کنند.

ترسیم درستی از داعش ارائه ندادیم

وی در خصوص جنبه‌های دیکتاتوری حکومت سوریه گفت: تا قبل از درگیری‌های اخیر قانون اساسی سوریه فقط حزب بعث اجازه فعالیت داشت. کافی بود یک آدم اسلام گرا تلقی شود تا به ۱۲ سال زندان محکوم شود. فضای سکولاریستی که خاندان اسد در سوریه حاکم کرده است و دین زدایی به معنی ظهورات اجتماعی سیاسی دین تبعات خودش را داشته است. آزادی اجتماعی سیاسی در سوریه به شدت محدود است. لذا ذهنیت عمومی جهان اسلام از پدیده‌ی سوریه همان اتفاقی است که در مصر لیبی و تونس رقم می‌خورد که یعنی یک اکثریتی خواسته است قیام کند یک اقلیت شیعه یا علوی مانع شده است و در کنار آن دو جریان کمک کردند که حکومت این اقلیت حفظ شود: ایران و حزب الله. اینها هم شیعه هستند. نتیجه چه می‌شود؟ سنی کشی شیعیان در سوریه. این طور شد که با تحریفی که در روایت بحران سوریه ارائه دادند، یک قیام سیاسی را مذهبی جلوه دادند و از این طریق توانستند بسیاری از جریانات شبه تکفیری و جهادی را با تعصبات دینی مذهبی تحریک و جذب کنند.

کمیلی با انتقاد از ضعف رسانه‌های موجود در ترسیم چهره داعش گفت: ما فهم غلطی از داعش داریم که تحت تأثیر رسانه بی سواد ما است. چون می‌خواهد همه چیز را ساده سازی کند بیان درستی از مسأله بیان نمی‌کند. حضرت آقا به سردار همدانی گفتند طوری بجنگید که از طرفین کمتر کشته شود. چون معتقدند طرف مقابل فریب خورده است.

وی افزود: اهل سنت سوریه که اکثریت جامعه هستند احساس سرکوب و عدم آزادی دارند و در انجام فعالیت‌های مذهبی خود آزاد نیستند. از طرف دیگر در درون سوریه هم استحاله فهم واقعیت در سوریه را شاهد هستیم. به این معنا که اساساً امکان درک واقعیت در سوریه را نداریم به این دلیل که دیکتاتوری بسیار شدیدی وجود دارد. مردم جرأت بیان حرف‌هایشان را ندارند. در سوریه اصلاً ngo پیدا نمی‌کنید. همه مراکزی که دارند به اسم اصناف کار می‌کنند تابع دولت هستند.

روانشناسی «گریه» و اثرات گریستن بر سیدالشهدا

به گزارش خبرگزاری مهر، علیرضا کمیلی، فعال حوزه بین الملل در ششمین نشست مدافعان فرهنگی حرم با انتقاد به غیرتخصصی بودن فعالیت‌هایی که در حوزه بین الملل انجام می‌شود، گفت: به تعبیر رهبری کار فرهنگی یک کار دقیق هوشمندانه است. باید کسی که نسبت به آن ورود می‌کند ظرافت‌های کار را ببیند.

وی افزود: نباید با یک فهم‌های عمومی از مساله وارد کار شد و متأسفانه این اتفاقات منجر به اُفت کیفیت کار شده است. مثلاً طرف در کرمان کار جهادی می کرده فکر می‌کند همین کار را در حلب هم می‌شود انجام داد؛ یا همان کار تربیتی که در تهران انجام داده اند را می‌خواهند در سوریه اجرا کنند؛ هیچ تفاوتی برای محیط و فضا قائل نیستند.

نقاط افتراق و اشتراک جریان‌های ملی گرا و اسلامگرای جهان عرب

کمیلی در تشریح ذهنیت مخاطب جهان اسلام از ورود ایران به مساله سوریه بیان داشت: جریان حاکم بر سوریه حزب بعث است، یعنی یک جریان ناصری چپ عربی است. ما در دسته بندی جریانات جهان اسلام سه دسته اصلی داریم: جماعت غرب گرا، اسلام گرا و ملی گرا. جریان ملی گرا از این جهت که تأکید بر هویت ملی احیای قدرت مردم در کشورها و استقلال دارد در یک جاهایی با جریان اسلام گرا هم پوشانی دارد، برای همین هم در حمله جمال عبدالناصر در مصر به اسرائیلی‌ها، اسلام گراها از او حمایت کردند و در کنار او جنگیدند و شهید دادند، اما وقتی عبدالناصر به قدرت رسید همین افراد را زندانی و اعدام کرد. بنابراین در برخی از مسائل وجه اشتراکاتی وجود دارد و جمهوری اسلامی هم مبتنی بر همین اشتراکات از جریان حاکم دفاع می‌کند. اشتراکاتی مثل جریان مقاومت، ملی گرایی، پرهیز از وابستگی به غرب. ولی اندیشه حاکم اندیشه چپ است و اینها روی حوزه اسلام گرایی به شدت حساسیت دارند.

وی با بیان اینکه تأکید شدید جریان قومی عربی موجود در سوریه مبارزه با جریان اسلام گرایی است، افزود: علمایی که با دولت سوریه کار می‌کنند و خود دولت سوریه روی این تأکید شدید دارند که ما با اسلام سیاسی مشکل داریم و سکولاریسم سوریه را مدح می‌کنند. لذا در بخش‌هایی که بحث ملی گرایی و استقلال مطرح می‌شود یک مقدار به آنها نزدیک می‌شویم و در بخش‌هایی که نگاه اسلام گرایی، نگاه‌های حضرت امام و اسلام سیاسی مطرح می‌شود دچار واگرایی می‌شویم. سال‌ها است چنین نگاهی در سوریه حاکم است.

فهم عمومی جهان اسلام از حوادث سوریه

این فعال عرصه بین الملل در ادامه اضافه کرد: در تحولات بیداری اسلامی که از ۲۰۱۱ شروع شد گزاره اصلی و محوری این بود که مردم توانستند بر ترس خود غلبه کنند و وارد صحنه شوند و این نشان می‌داد عمق نارضایتی مردم از این دولت‌ها خیلی بالا است. تحلیل جهان اسلام از وقایع مذکور این بود که مردم دارند سعی می‌کنند به قدرت برسند و دیکتاتوری‌های وابسته به غرب را کنار بزنند. همین تحلیل دقیقاً در بدنه جهان اسلام نسبت به سوریه هم وجود داشت. که با یک ترفندی به مساله دعوای مذهبی تبدیل شد.

وی با بیان اینکه ۷۴ درصد مردم سوریه اهل سنت هستند، اظهار داشت: فهم عمومی جهان اسلام این بود که اینها هم مثل مردم مصر و تونس و لیبی علیه دیکتاتوری قیام کردند. این روایتی است که فهم عمومی جهان اسلام از این مسأله دارد. اینجا بود که شیطنت رسانه‌ها و طراحان پشت پرده، ماجرا را به انحراف کشاند؛ دموکرات‌ها در امریکا از ماجرای سوریه بهره برداری خوبی داشتند. آنها با استفاده از تعبیر مذهبی روایت دیگری از ماجرا ارائه دادند. گفتند اکثریت مردم اهل سنت اند. حکام یک اقلیت اند و مذهب شأن علوی است. که این طور مواقع به آنها می‌گویند شیعه! وقتی لازم باشد جدا می‌کنند. گفتند یک اکثریتی توسط یک اقلیتی کشتار می‌شود و آن اقلیت هم شیعه است! اینها خواسته اند مثل مصر و تونس علیه دیکتاتوری قیام کنند.

ترسیم درستی از داعش ارائه ندادیم

وی در خصوص جنبه‌های دیکتاتوری حکومت سوریه گفت: تا قبل از درگیری‌های اخیر قانون اساسی سوریه فقط حزب بعث اجازه فعالیت داشت. کافی بود یک آدم اسلام گرا تلقی شود تا به ۱۲ سال زندان محکوم شود. فضای سکولاریستی که خاندان اسد در سوریه حاکم کرده است و دین زدایی به معنی ظهورات اجتماعی سیاسی دین تبعات خودش را داشته است. آزادی اجتماعی سیاسی در سوریه به شدت محدود است. لذا ذهنیت عمومی جهان اسلام از پدیده‌ی سوریه همان اتفاقی است که در مصر لیبی و تونس رقم می‌خورد که یعنی یک اکثریتی خواسته است قیام کند یک اقلیت شیعه یا علوی مانع شده است و در کنار آن دو جریان کمک کردند که حکومت این اقلیت حفظ شود: ایران و حزب الله. اینها هم شیعه هستند. نتیجه چه می‌شود؟ سنی کشی شیعیان در سوریه. این طور شد که با تحریفی که در روایت بحران سوریه ارائه دادند، یک قیام سیاسی را مذهبی جلوه دادند و از این طریق توانستند بسیاری از جریانات شبه تکفیری و جهادی را با تعصبات دینی مذهبی تحریک و جذب کنند.

کمیلی با انتقاد از ضعف رسانه‌های موجود در ترسیم چهره داعش گفت: ما فهم غلطی از داعش داریم که تحت تأثیر رسانه بی سواد ما است. چون می‌خواهد همه چیز را ساده سازی کند بیان درستی از مسأله بیان نمی‌کند. حضرت آقا به سردار همدانی گفتند طوری بجنگید که از طرفین کمتر کشته شود. چون معتقدند طرف مقابل فریب خورده است.

وی افزود: اهل سنت سوریه که اکثریت جامعه هستند احساس سرکوب و عدم آزادی دارند و در انجام فعالیت‌های مذهبی خود آزاد نیستند. از طرف دیگر در درون سوریه هم استحاله فهم واقعیت در سوریه را شاهد هستیم. به این معنا که اساساً امکان درک واقعیت در سوریه را نداریم به این دلیل که دیکتاتوری بسیار شدیدی وجود دارد. مردم جرأت بیان حرف‌هایشان را ندارند. در سوریه اصلاً ngo پیدا نمی‌کنید. همه مراکزی که دارند به اسم اصناف کار می‌کنند تابع دولت هستند.

روانشناسی «گریه» و اثرات گریستن بر سیدالشهدا

 کسانی که از سلامت روانی برخوردارند خنده و گریه آنها در زمان و مکان مناسب اتفاق می‌افتد و کسانی که قادر به خندیدن و یا گریستن در شرایط و موقعیت‌های مناسب نیستند دچار نوعی افسردگی و یا اختلال در بعد روانی هستند که باید از طریق تصحیح عادت‌های غلط و طی کردن دوره‌های روان درمانی لازم، خود را به سطح طبیعی برسانند.

از آنجا که خداوند متعال طبق نص صریح قرآن کریم می‌فرماید: «وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَکَ وَ أَبْکی»؛ یعنی تنها اوست که خندیدن و گریستن را در آدمیان پدید آورده است (آیه ۳۴ سوره نجم)، باید این دو حالت در بیان احساس را - بی چون و چرا - از جانب خدا دانست و نیز باید شناخت خود را نسبت به این دو مقوله افزایش دهیم تا بتوانیم نسبت به آنچه پیرامون این دو احساس متناقض می‌گذرد درک صحیح‌تری داشته باشیم.

چرایی و چگونگی گریستن همواره یکی از رازهای پیچیده زندگی انسان بوده است‌. گریه در زندگی و رشد افراد عملکردهای متفاوتی دارد و در همراهی با موقعیت‌های گوناگون اجتماعی و شرایط احساسی متغیر و گاه متضاد به چشم می‌خورد. به ندرت پیش می‌آید که کسی از روی افسردگی و اندوه بخندد ولی گریستن در هنگام شادی و خوشحالی غیرمعمول نیست‌. ما با تعبیرات گوناگونی مانند اشک شادی‌، اشک شوق‌، اشک ماتم و اشک اندوه آشناییم. همین سیمایه‌های متناقض است که شناخت گریه و گریستن را دشوار می‌کند.

گریه چیست و چه اهمیتی در زندگی ما دارد؟

در اینجا قصد نداریم به دو مقوله خنده و گریه به طور یکسان و مجزا بپردازیم بلکه تنها تلاش داریم به مناسبت ایام سوگواری حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) و با نگاهی به موضوع روانشناسی گریه و اهمیت این مسأله در بعد معنوی و اعتقادی انسان، مطالبی را بیان کنیم که نیاز مبرم ما را به این نوع بیان احساس تأیید می‌کند.

وقوع گریستن درطول رشد انسان از نوزادی تا بلوغ منعکس‌کننده بسیاری از حالت‌های احساسی او است‌. فرد به دلایل مختلفی مانند اندوه، مصیبت، خشم، درد، شادی و لذت می‌گرید. از لحاظ پزشکی گریستن نشانه‌ای از رنج جسمانی و استرس محسوب می‌شود و به عبارت دیگر علامتی از تشویش فیزیولوژیک و فشار روحی است‌. گفتیم که گریه نوزاد در خدمت تأمین نیازهای اوست اما گریستن پس از نوزادی نیز ادامه می‌یابد و تا لحظه مرگ آدمی را همراهی می‌کند، پس باید اهداف دیگری را نیز برآورده سازد و فوایدی هم داشته باشد والا از لحاظ تکاملی ادامه آن توجیه پذیر نخواهد بود.

گریه در سطوح مختلف

می‌توان گفت که گریستن در ۳ سطح متفاوت روی می‌دهد؛ در سطح اول شرایط فیزیولوژیک موجب گریه می‌شود؛ مانند گریه نوزاد یا صدمات فیزیکی به بزرگسالان‌. این سطح از دوران نوزادی آغاز می‌شود و در تمام طول عمر باقی می‌ماند. همان طور که کودکی به خاطر زمین خوردن گریه می‌کند فردی بالغ ممکن است به‌علت درد ناشی از جراحتی جسمانی بگرید.

در سطح دوم خلقیات، احساسات و حالات عاطفی پا به میدان می‌گذارند. البته نوزاد هم گاه از روی خشم می‌گرید ولی با گذشت زمان طبیعت آنچه موجب گریستن در بالغین می‌شود ظرافت و پیچیدگی می‌یابد و احساسات دیگر نیز اضافه می‌شوند؛ مثلاً نوجوانی که به غرورش بر می‌خورد و مناعت طبع او زیر سوال می‌رود بر اثر ناکامی ناشی از تحقیر گریه می‌کند. در سطح سوم احساسات ژرف‌تر و متعالی‌تر درکارند؛ مانند گریستنی که در هنگام نیایش یا درک عمیق یک پدیده یا حالات عرفانی روی می‌دهد. در متون مربوطه از گریه زیباشناختی یاد می‌شود که به تأثیر ناشی از درک آثار هنری والا نسبت داده می‌شود. البته همه افراد به این سطح نمی‌رسند زیرا نیل به این مرتبه مستلزم کسب آگاهی ژرف‌تر از خویشتن و جهان و روابط میان آنهاست‌.

گریستن مجموعه‌ای از نمایه‌های رفتاری مانند اشک ریختن‌، هق‌هق کردن و آه کشیدن است که توسط برخی مؤلفه‌های فیزیولوژیک و جسمانی همراهی می‌شود. گریه نیز مانند خنده به‌گونه انسان تعلق دارد. البته تحریک چشم در حیوانات نیز مانند انسان موجب ترشح اشک می‌شود ولی گریستنی که ناشی از تأثر احساسی باشد منحصر به انسان است و در سایر گونه‌های جانوری دیده نمی‌شود.

در مورد تأثیرات گریستن و جنبه‌های مثبت و منفی آن یافته‌های قابل اعتنایی وجود دارد. گریستن به‌عنوان یک رویداد رفتاری تحت تنظیم و کنترل دستگاه‌های سمپاتیک و پاراسمپاتیک صورت می‌گیرد. گریه در عین حال که با تسهیل بهبودی فرد نقشی تعادل آفرین ایفا می‌کند، حالت برانگیختگی اجتنابی بالایی به‌وجود می‌آورد که موجب انگیزش رفتارهایی می‌شود که به گریستن خاتمه می‌دهند. به عبارت دیگر همراه گریه آمیزه‌ای از احساسات و حالات مثبت و منفی تجربه می‌شود. پژوهش‌های آزمایشگاهی اثرات فیزیکی گریستن را روشن کرده است‌. گریه با آهسته‌تر کردن تنفس اثرات آرام بخش دارد ولی تعریق و افزایش ضربان قلب همراه گریه مشابه تجارب ناخوشایند ناشی از استرس، تهییج وبرانگیختگی است امّا جالب است که این اثرات منفی زود گذرند و تأثیرات جسمانی آرام‌کننده دیرپاتر هستند و بیشتر طول می‌کشند.

بحث گریه در قرآن

واژه «بُکاء» در قرآن نیامده است، اما کلمات هم‌ریشه با آن هفت بار به کار رفته‌اند از این میان دو آیه در وصف هدایت یافتگانی است که به هنگام تلاوت آیات الهی برآنان، خاشعانه می‌گریند. در قرآن دوبار نیز لبریز شدن چشم از اشک (تَفیض مِن الدَّمْع) به کار رفته که یک مورد آن در وصف و تمجید برخی کشیشان و راهبان مسیحی، به هنگام شنیدن آیات قرآنی، است. همچنین واژه‌های تضرع، حزن و کلمات هم‌ریشه با آن‌ها مکرر در قرآن به کار رفته است. از نظر قرآن، گریستن از خوف خداوند و با تضرع به درگاه او روی آوردن امری پسندیده است. گریستن در موقع تلاوت قرآن نیز مستحب دانسته شده و در روایات توصیه شده است. از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نقل شده است که قرآن را با گریه تلاوت کنید، و اگر به گریه نمی‌افتید حال گریه به خود بگیرید.

فضیلت بودن توانایی بر گریستن

در کتب اخلاقی و عرفانی، با استناد به قرآن و روایات، حالات حزن، تضرع و بکاء نیکو شمرده شده‌اند. ابن فهد حلی گریه را نشانه رقت قلب دانسته که خود نشانه اخلاصی است که در پرتو آن اجابت حاصل می‌شود. وی حدیثی از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نقل می‌کند که در آن خداوند دوستار قلب حزین دانسته شده است. همچنین در روایتی از پیامبر و امام صادق علیهما السلام چشمی که از خشیت خداوند بگرید، در زمره چشمانی شمرده شده است که در قیامت گریان نخواهند بود. در حدیث دیگری پیامبر اکرم گریه بر گناه را باعث ایمنی از دوزخ دانسته است.

توانایی بر گریستن فضیلتی خاص شمرده می‌شد و نشانه‌ای از شوق دینی و تفضّل الهی بود: «نه هر طالب تواند اشک ریزی». گفته می‌شود گریستن خاشعانه توفیقی از جانب خداوند است که هیچ بنده‌ای بدون رخصت پروردگار قادر به آمیختن اشک خود با عبادت خویش نخواهد بود، در این باره نقل شده است ابوبکر وقتی چند یمنی را دید که هنگام تلاوت قرآن می‌گریستند، گفت: «ما نیز این چنین بودیم، ولی اینک دل‌هایمان سخت شده است». عامر بن عبدقیس مأیوسانه دست بر چشم برد و فریاد زد «دریغا چشمانی خشک و از کار افتاده که هرگز نم اشکی نمی‌یابد». و ابوسلیمان دارانی معتقدبود که ناتوانی بر گریستن نشانه رها کردن خداست بنده را. یوسف بن حسین رازی، از آن‌جا که دیگربه هنگام تلاوت قرآن نمی‌گریست، به مردم ری حق می‌داد که او را زندیق بخوانند. و نیز ازثابت بُنانی نقل شده است: در چشمی که نگرید خیری نیست. در روایت است که حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در دعا از خداوند می‌خواست که او را چشمانی گریان عطا کند تا با ریزش اشک قلب صاف گردد «اللهم ارزقنی عینین هطّالتَینِ تشفیانِ القلب بذرف الدمع من خشیتک»،.و به همین مناسبت، حدیث «تَباکی» نزد همگان حدیث صحیحی به شمار آمده است: «بگریید، وگرنه به گریستن تظاهر کنید» (ابکوا فان لم تبکوا فَتباکوا). سابقه حدیث تباکی احتمالاً به قول اسحاق نینوایی باز می‌گردد که گفت: «اگر در دلت اندوهی نیست لااقل چهره‌ات را با غبار غم بپوشان.»

گریستن برای امام حسین (ع) تجلی «تولی» و «تبری»

بنابراین با گریستن بر مصیبت‌های اهل بیت علیهم السلام بویژه برای سید الشهدا، همدردی همراه با پیوند عاطفی و نیز گرایش شدید به ایشان درون فرد تقویت شده و به همین اندازه نیز حس نفرت نسبت به آمران، قاتلان و عاملان این جنایت بزرگ تاریخ در آن فرد تقویت می‌کند. در واقع تنها با گریستن - ولو در حد یک قطره اشک - مسأله «تولی» و «تبری» به منصه ظهور می‌رسد، و این مسأله (یعنی گریستن ولو به اندازه یک قطره اشک) نوعی عبادت و اتفاق مبارک و بزرگی به شمار می‌آید که هرگز نباید آن را دست کم بگیریم.

چه زیبا فرمود امام صادق (ع) که: «مَنْ ذُکِرَ الْحُسَیْنُ علیه‌السلام عِنْدَهُ، فَخَرَجَ مِنْ عَیْنِهِ [عَیْنَیْهِ ‏] مِنَ الدُّمُوعِ مِقْدَارُ جَنَاحِ ذُبَابٍ کَانَ ثَوَابُهُ عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَمْ یَرْضَ لَهُ بِدُونِ الْجَنَّهِ؛ کسی که یادی از حضرت حسین بن علی (ع) نزدش بشود و از چشمش به مقدار بال مگسی اشک خارج شود، اجر او بر خدا است و حق‌تعالی به کمتر از بهشت برای او راضی نیست».

و در جای دیگر نیز فرمود: «مَنْ ذُکِرْنَا عِنْدَهُ فَفَاضَتْ عَیْنَاهُ وَ لَوْ مِثْلَ جَنَاحِ بَعُوضَهٍ [الذُّبَابِ ‏] غُفِرَ لَهُ ذُنُوبُهُ وَ لَوْ کَانَتْ مِثْلَ زَبَدِ الْبَحْرِ»؛ کسی که نام ما اهل‌بیت (ع) نزد او برده شود و از چشمانش اشک بیاید، اگرچه به‌قدر بال پشه (مگس) باشد، گناهانش آمرزیده شود، حتی اگر آن گناهان به اندازه کف روی دریاها باشد.

قتیل العبرات

قَتیلُ العَبَرات به معنی کشته اشک‌ها، از القاب امام حسین (ع) است. این لقب به صورت قَتیلُ العَبَرَةِ نیز به کار می‌رود. و منظور آن است که امام حسین (ع) شهیدی است که هم یادش گریه‌آور است و هم اشک ریختن در سوگ او ثواب دارد و موجب احیای عاشورا است.

این لقب در احادیث امامان شیعه آمده است. امام حسین (ع) خود فرمود: أنَا قَتیلُ العَبَرَةِ لایذکُرُنی مُؤمنٌ الا استَعبَرَ (ترجمه: من کشته اشکم، هیچ مؤمنی مرا یاد نمی‌کند مگر آنکه اشک در چشمانش می‌آید). همچنین امام صادق (ع) در زیارت اربعین به امام حسین (ع) چنین سلام می‌دهد: السَّلَامُ عَلَی الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ السَّلَامُ عَلَی أَسِیرِ الْکُرُبَاتِ وَ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ.

این صفت در زیارت‌نامه‌ها هم برای ایشان ذکر شده است. از جمله: و صل علی الحسین المظلوم، الشهید الرشید، قتیل العبرات و اسیر الکربات.

توصیه به گریستن بر امام حسین (ع)

گفته می‌شود بهترین قالب و محمل توبه، اشک بر مصائب امام حسین (علیه السلام) است. امام رضا (علیه السلام) در این باره فرمودند: «یَا بْنَ شَبیبٍ! اِنْ بَکَیْتَ عَلَی الحُسَینِ علیه السّلام حَتّی تَصیرَ دُمُوعُکَ عَلی خَدَّیْکَ غَفَرَ اللّهُ لَکَ کُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتَهُ صَغیرا کانَ اَوْ کَبیراً قَلیلاً کانَ اَوْ کثیراً»؛ ای پسر شبیب! اگر بر حسین (علیه السّلام) آن قدر گریه کنی که اشک‌هایت بر چهره ات جاری شود، خداوند همه گناهانت را که مرتکب شده‌ای می‌آمرزد؛ کوچک باشد یا بزرگ، کم باشد یا زیاد. (امالی صدوق، ص. ۱۱۲) این روایت از میان انبوه روایات در این مورد، به تنهایی، در مورد سرعت، کیفیّت و کمیّت غفران الهی در وقت گریه بر امام حسین (علیه السلام) گویاست.

همچنین روایات فراوانی در باب فضیلت و ثواب گریه بر امام حسین (علیه السلام) وارد شده است. دلیل این همه ثواب و ارزش، چیست؟ احتمال نخست این است که بگوییم اصل گریه کردن و اشک ریختن، ارزش دارد. اما این احتمال، با روایتی از امام صادق (علیه السلام) رد می‌شود که فرمودند: «کلُّ الْجَزَعِ وَ الْبُکاءِ مَکرُوهٌ سِوَی الْجَزَعُ وَ الْبُکاءُ عَلَی الحُسَینِ (علیه‌السّلام)»؛ هر نالیدن و گریه‌ای مکروه است، مگر ناله و گریه بر حسین علیه السلام. (بحار الانوار، ج. ۴۵، ص. ۳۱۳)

احتمال دیگر آنکه؛ حزن و گریه بر هر امام معصومی چنین ارزشی داشته باشد. گرچه روایاتی در این مورد به دست ما رسیده است، امّا هیچکدام به اندازه تأکید خود اهل بیت (علیهم السلام) بر گریه بر امام حسین (علیه السلام) نیست. پس باید گریه و عزاداری بر امام حسین (علیه السلام) ویژگی خاصی داشته باشد.

گریستن برای امام حسین (ع) تقویت کننده روابط انسانی و عاطفی شیعیان با اهل بیت علیهم السلام

کارشناسان حوزه روانشناسی معتقدند گریستن موجب تقویت روابط انسانی و بین فردی نیز می‌شود و به‌عنوان مکانیسمی مبتنی بر مبانی تکاملی در جهت نزدیک‌تر کردن افراد به یکدیگر عمل می‌کند. گریه اطلاعات قابل اعتنایی درباب نیازها و تعلق‌های اجتماعی در اختیار ما قرار می‌دهد. گریستن، تعلق‌، دلبستگی و دوستی را افزایش می‌دهد و ارتقا می‌بخشد. گریه عاطفی درمیان خانواده‌، دوستان و اعضای یک گروه در هنگام ماتم با تسلی‌، تسکین و نیاز به تعلق پاسخ داده می‌شود.

محمد بن أبی عماره الکوفی می‌گوید: از امام جعفر صادق (ع) شنیدم که می‌فرمودند: «من دمعت عینه فینا دمعهً لدم سفک لنا أو حق لنا نقصناه أو عرض انتهک لنا أو لأحد من شیعتنا بوأه الله تعالی بها فی الجنه حقبا»؛ کسی که برای خونی که از ما ریخته شده، یا حقی که از ما پایمال شده، یا آبروئی که از ما از بین رفته، یا برای یکی از شیعیان ما چشمش یک قطره اشک بریزد خدای رئوف او را سال‌های متمادی در بهشت جای خواهد داد».

گریستن برمصائب اهل بیت پیامبر و ائمه علیهم‌السلام، بویژه امام حسین علیه‌السلام، در میان شیعیان از اهمیت بسیار برخوردار است و با تاریخ تشیّع و فرهنگ شیعی پیوندی ناگسستنی دارد. طبرسی از امام رضا علیه‌السلام آورده است که آن‌که مصائب ما را ذکر کند و بگرید یا بگریاند، چشم او در روزی که چشم‌ها گریان‌اند نخواهد گریست. جعفر بن محمد قولویه در کتاب معتبر کامل الزیارات، احادیث بسیاری درباره گریه بر امام حسین علیه‌السلام و فضیلت آن نقل کرده است، از جمله در روایتی از امام صادق علیه‌السلام، چشمی که برحسین علیه‌السلام بگرید، محبوب خداوند دانسته شده و در روایتی دیگر از امام حسین علیه‌السلام، گریستن به یاد آن حضرت باعث ایمنی از آتش دوزخ شمرده شده است.

نتیجه گیری

با توجه به ابعاد روانشناختی گریه و تأثیرات آن و نثار نمودن این احساس عاطفی قوی به اهل بیت پیامبر علیهم السلام، و نیز ذکر فضائل گریه بر سید الشهدا (ع) از زبان امامان معصوم علیهم السلام، در می‌یابیم که اشک ریختن در این راه دارای برکات بی شماری است که ما هرگز از عهده شمردن آن و درک صحیح آن بر نمی آییم. بنابر این می‌توانیم سفارش امامان معصوم علیهم السلام به شیعیان برای گریستن برامام حسین (ع) را در راستای موارد ذیل خلاصه کنیم:

- حفظ و تعظیم شعائر دینی

- حفظ بهداشت روانی شیعیان و قرار دادن مقوله «گریه» در مسیر صحیح آن

- کسب اجر و ثواب فراوان و تضمین عاقبت اخروی شیعیان

در پایان باید این نکته را نیز یادآور شد که روایات فراوانی دال بر اثر این اشک در بخشش همه گناهان و ورود به بهشت و درجات بالای آخرت وجود دارد. جدا از اینکه این روایات، نشان دهنده مقام بالایی است که خداوند متعال برای امام حسین (علیه السلام) قرار داده است، باید دانست اشک بر آن حضرت به تنهایی، کافی نخواهد بود بلکه باید منجر به تقویت ایمان و اصلاح رفتار شخص، منطبق با دستورات دین اسلام باشد وگرنه، هیچ انسانی بدون تغییر در رفتار و کردار خود در بندگی خدا و عزم بر توبه، شایستگی رحمت خداوند را نخواهد داشت و اصولاً این همه از فضائل گریه بر امام حسین (علیه السلام) تن‌ها شامل کسانی خواهد شد که در مسیر بندگی خدا، مصمّم و عملگرا باشند، نه اینکه از ایمان به خدا و عمل به وظایف شرعی، تن‌ها به گریه در ماه محرّم روی بیاورند! پس، ابتدا باید تصمیم بر توبه واقعی گرفت، آنگاه با یاد مصیبت‌های سیدالشهداء، وجود خود را شستشو داد.

اعلام ویژه‌ برنامه‌های شبکه قرآن در محرم

به مناسبت فرارسیدن ماه محرم، ویژه‌برنامه‌های شبکه قرآن و معارف سیما در دهه اول محرم‌الحرام ۱۴۴۱ اعلام شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، همزمان با فرارسیدن ماه محرم و ایام عزاداری سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و یاران باوفایش، شبکه قرآن و معارف سیما ویژه‌برنامه‌هایی را به همین مناسبت و در قالب‌های مختلف برنامه‌سازی به روی آنتن خواهد برد.

«نغمه عشاق» عنوان ویژه‌برنامه این شبکه در دهه اول محرم است که با محوریت معرفی هیئت‌هایی که در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی فعالیت داشتند و همچنین، پخش نوحه‌ها و نغمه‌های عاشورایی ماندگار به درخواست مخاطبان به صورت زنده و با اجرای رحمان نظام اسلامی هر روز از ساعت ۱۸ به روی آنتن می‌رود.

به نمایش گذاشتن تصاویر و ویدئوهای ارسالی مخاطبان از هیئت‌ها و مراسم عزاداری و همچنین، فعالیت‌های جانبی هیئت‌ها در امور اجتماعی و … از دیگر بخش‌هایی است که در «نغمه عشاق» معرفی و بررسی خواهد شد.

«دیار حبیب» عنوان دیگر برنامه شبکه قرآن و معارف سیما در این ایام است که هرشب ساعت ۲۱ به صورت زنده و مستقیم از کربلای معلی با اجرای مهیار عبداللهی و حضور کارشناسان، مادحین و شاعران اهل بیت (ع) تقدیم مخاطبان می‌شود.

شبکه قرآن و معارف سیما با توجه به استقبال مخاطبان از «سخنرانی‌های علما» در این ایام، ۵ باکس ویژه به این نوع برنامه اختصاص داده است و از این رو سخنرانی‌های آقامجتبی تهرانی (ره) در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد، حجت‌الاسلام والمسلمین نظری منفرد ساعت ۵:۳۰، آیت‌الله‌العظمی جوادی آملی ساعت ۷:۳۰، آیت‌الله جاودان ساعت ۱۴:۳۰ و حجت‌الاسلام والمسلمین انصاریان ساعت ۲۲ پخش خواهد شد.

از دیگر برنامه‌های پرمخاطب این ایام، «مرثیه‌سرایی» مادحین اهل بیت (ع) است که این شبکه در فواصل مختلف و در طول روز مداحی و روضه‌خوانی مهدی سماواتی، محمدرضا طاهری، میثم مطیعی، محمود کریمی، ذبیح‌الله ترابی، مرحوم کوثری و … را در جدول پخش خود قرار داده است.

پخش برنامه پرطرفدار «یادخدا» از دیگر تدارکات شبکه قرآن و معارف سیما است که با کارشناسی آیت‌الله محمدباقر تحریری و حجج اسلام محمدحسین عظیمی و بهاء‌الدین قهرمانی‌نژاد به موضوع مصاف حق علیه باطل بر مبنای آیات قرآن کریم می‌پردازد و قرار است همه روزه در دهه اول محرم از ساعت ۱۲ با اجرای محمدحسین صیرفی به روی آنتن برود.

ویژه‌برنامه روزشمار دهه اول محرم با عنوان «عصر بی غروب» از دیگر تدارکات جدید این شبکه است که با حضور کارشناسان، مادحین اهل بیت (ع) و شاعران آئینی، عناوین روزهای دهه اول محرم را به تصویر می‌کشد و قرار است همه روزه در ساعت ۸:۳۰ با اجرای سیدمحمدمهدی آوینی و قرائت قرآن استاد موسوی درچه‌ای و کارشناسی اساتیدی همچونشیوندی، فدایی، جلالیان و … به روی آنتن رود.

«نوگلان قرآنی» عنوان ویژه‌برنامه کودک این شبکه است که در ایام دهه اول محرم و با محوریت نام‌گذاری روزهای این دهه با زبان کودکانه خواهد پرداخت. اجرای این برنامه برعهده مهدی اکبری است که همه روزه در ساعت ۱۷:۱۵ تقدیم مخاطبان کودک و نوجوان این شبکه خواهد شد.

معرفی و سبک زندگی اصحاب حضرت سیدالشهدا (ع) با عنوان «انصارالحسین (ع)» در قالب موشن‌گرافی از دیگر برنامه‌های کوتاه این شبکه است که در فواصل مختلف از این شبکه قرآنی و معارفی پخش می‌شود.

مستندهای تولیدی ویژه این ایام با موضوعات تاریخ کربلا، دلدادگی و عشق محبان سالار شهیدان و همچنین، دیگر مستندهای استانی کشور در ۴ باکس و در ساعت‌های ۶:۳۰، ۱۲:۳۰، ۱۴ و ۲۲ در جدول پخش شبکه قرآن و معارف سیما قرار دارد.